حکایت خدمتکار و افزایش حقوق
سلام چه خبر -وبی متفاوت ومتنوع و بروز
تاریخ : 11 / 7 / 1390
نویسنده : سروش

خدمتکاری به خانم خانه ای که در آنجا کار می کرد،تقاضای افزایش حقوق داد. خانم خانه که

خیلی از این موضوع ناراحت بود، تصمیم گرفت با خدمتکار صحبت کند.

خانم خانه پرسید:
«ماریا، چرا می خوای حقوقت افزایش پیدا کنه؟»
ماریا جواب داد:
«خوب، می دونید خانم، سه دلیل برای اینکه حقوق من باید افزایش پیدا کنه وجود داره!!!»
«اولین دلیل اینه که من بهتر از شما اتو می کنم!»
خانم خانه پرسید:
« کی گفته که تو بهتر از من اتو می کنی؟»
ماریا جواب داد:
«همسرتون این طور می گه!»
خانم خانه گفت:
«اوه!!!»
ماریا ادامه داد:
«دلیل دوم اینه که من بهتر از شما آشپزی می کنم!!!»
خانم خانه با اندکی ناراحتی گفت:
«مزخرفه! کی گفته آشپزی تو بهتر از منه؟؟؟»
ماریا گفت:
«همسرتون این طور می گه!!!»
خانم خانه گفت:
«اوه!!!»

ماریا ادامه داد:
«دلیل سوم اینه که من برای آمیز..بهتر از شما هستم!!!»
خانم خانه با عصبانیت زیاد فریاد کشید:
«آهان!!! این رو هم حتماً همسرم گفته، آره؟؟؟»
ماریا پاسخ داد:
.
.
.
.
«نه خانم! راننده ی شخصی تون این طوری می گه!!!»
خانم خانه پاسخ داد:
«آهان، باشه، باشه. راستی چقدر دوست داری به حقوقت افزوده بشه؟؟؟»


 
Share
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
موضوعات مرتبط: رنگارنگ , طنز , ,
برچسب‌ها: حکایت خدمتکار و افزایش حقوق ,

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 176 صفحه بعد

آخرین مطالب

/
هر چیز که دیدم همه بگذاشتنی بود جزیادتوای دوست که ان داشتنی بود. با سلام: قول بده که هرگز با من موافق نباشی، حداقلش این که کاملا یا فی البداهه موافق نباشی. قول بده که همیشه دنبال موضوعی برای مخالفت در این وب خواهی گشت، دنبال استثناهایی برای چیزهایی که من گذاشته ام و مطالبی که به نظرت بی ربط و غلط می رسد. این طوری به من فرصت می دهی که ازت یاد بگیرم. من اگر پاسخی ندادم این طور تعبیر کن که موافق نظرت بودم.این وب مجالی است جهت روشنگری و پالایش. امیدوارم بزودی مرا کلیک کنی